معنی شلاق زدن، تازیانه زدن، تنبیه کردن، انتقاد سخت کردن, معنی شلاق زدن، تازیانه زدن، تنبیه کردن، انتقاد سخت کردن, معنی agاr xbj، تاxdاji xbj، تjfdi lcbj، اjتrاb soت lcbj, معنی اصطلاح شلاق زدن، تازیانه زدن، تنبیه کردن، انتقاد سخت کردن, معادل شلاق زدن، تازیانه زدن، تنبیه کردن، انتقاد سخت کردن, شلاق زدن، تازیانه زدن، تنبیه کردن، انتقاد سخت کردن چی میشه؟, شلاق زدن، تازیانه زدن، تنبیه کردن، انتقاد سخت کردن یعنی چی؟, شلاق زدن، تازیانه زدن، تنبیه کردن، انتقاد سخت کردن synonym, شلاق زدن، تازیانه زدن، تنبیه کردن، انتقاد سخت کردن definition,